سلام خوشگل من.امروز میخوام کمی از کارات بگم.هر روز داری شیطون تر و شیرین تر میشی مامان قربونت بره همیشه با هم بازی میکنیم واست توپ های کوچولو گرفتم و باهات بازی میکنم و دیگه یاد گرفتی وقتی توپو میدم دستت با اون دستای کوچولوت میگیریشو میذاری کف دست من. یکی از کارای دیگه ت که امروز ازت دیدم اینه که نگام میکنی سرتو کج میکنی و واسم ناز میکنی امروز هم بابا دراز کشیده بود و شما هم کنارش نشسته بودی و یهو بابا سعید صدام کرد دیدم سرتو گذاشتی رو شکم بابایی.ااااای جاااان.دو سه باری این کارو کردی و منو بابا هی قربون صدقه ت میرفتیم کماکان هم موهای منو بابایی با دستات میگیریو و ما بزور درش میاریم البته بقیه هم از این محبتت مستفیض شدن و...